ورزش در اسلام
ورزش در اسلام
ورزش در اسلام
نويسنده:محمدباقر شريعتي سبزواري
امروزه ورزش در تمام كشورها و جوامع اهميت فوق العاده اى پيدا كرده است. برگزارى مسابقات گوناگون ورزشى در رشته هاى مختلف در سطوح ملى و بين المللى, نشان دهنده اين واقعيت انكارناپذير است. در سايه پروپاكاند و تبليغات بى امان دستگاه ها, سازمان ها و فدراسيون ها, مسابقات ورزشى هواداران فراوان و تماشاچيان بسيارى پيدا كرده است.
از منظر عقل و دين, ورزش براى تقويت و سلامتى جسم ضرورت دارد. ملتى كه بدنى سالم, بانشاط و نيرومند ندارد از عقل و تفكر شايسته كمتر بهره مند است. مثلى است معروف كه مى گويد: (عقل سالم در بدن سالم است), زيرا تأثير متقابل جسم و جان, مسئله اى ثابت شده و مسلّم است. انسان هايى كه بر اثر تنبلى و عدم تحركات جسمى, بدنى نحيف و عليل دارند و يا بيش از حد فربه و چاق هستند, نمى توانند روحيه اى آرام و بانشاط داشته باشند. اين گونه افراد معمولاً عصبى مزاج, كم حوصله, بهانه گير و داراى روحيه اى ناهنجار و فكرى بيمار هستند و همين مسائل در جسم آنان نيز اثر سويى مى گذارد. حضرت على فرمود: من از حسودان تعجب مى كنم كه چگونه جسمى سالم دارند. حسد, بدبينى و نگرانى هاى روحى و روانى, بدن را ضعيف و بيمار مى كند. پيامبر(صل الله علیه وآله) مى فرمايد: خوشا به حال كسى كه سالم و زندگى اش در حد كفايت و قوى و نيرومند باشد. از همين رو در تاريخ اديان مى خوانيم: وقتى قوم بنى اسرائيل پادشاهى از خدا خواستند, طالوت با دو ويژگى معرفى مى شود: (خداوند طالوت را براى شما برگزيد و قدرت علمى و جسمى فزون ترى به او عطا فرمود).1
درباره قدرت موسى بن عمران قرآن مى فرمايد كه در نزاع دو قبيله (قِبطى و سِبطى) حضرت موسى تنها يك مشت به آن مرد زد و او درگذشت: (فوكزه موسى فقضى عليه2). معلوم مى شود حضرت موسى از قدرت جسمانى و مشت پولادين برخوردار بوده است. دختر حضرت شعيب هم به پدرش گفت: اى پدر, موسى را استخدام كن, زيرا آدمى نيرومند و امين است.3 قرآن درباره حضرت هود هم به قدرت جسمانى او اشاره مى كند: (وزادكم فى الخلق بَصْطَةً4).
اسلام به مسئله سلامت و قدرت جسم و جان اهميت خاصى مى دهد تا آن جا كه بر اين باور است كه رهبران اسلام بايد در سلامت جسم, اعتدال خلقت و قدرت علم و معنويت سرآمد ديگران باشند. رسول گرامى اسلام(صل الله علیه وآله) مى فرمايد: به سرگرمى و بازى بپردازيد, زيرا دوست ندارم كه در دين شما خشكى و خشونت ديده شود.
ائمه معصومين با اين كه تحت نظر شديد بودند ولى گاه گاهى قدرت علمى و احياناً قدرت و مهارت جسمى خود را در تيراندازى و اسب دوانى به نمايش مى گذاشتند و اعجاب و تحسين حاضران را برمى انگيختند. امام على(علیه السلام) در مسابقات كشتى, پشت تمام اقران خود را به زمين مى زد.
رسول خدا(صل الله علیه وآله) نيز گاهى در مسابقات اسب سوارى و شتر دوانى شركت مى كردند. بعضى اوقات از رسول خدا(صل الله علیه وآله) تقاضا مى شد كه در يك مسابقه, داور باشند و حضرت آن را مى پذيرفتند.
پيامبر گرامى اسلام(صل الله علیه وآله) دستور اكيد داده اند كه كودكان را رها سازيد تا هفت سال بازى كنند.
پيامبر(صل الله علیه وآله) فرمود: هركس در كنارش كودكى باشد لازم است با او كودكى كند (با او هم زبان و هم بازى شود).چون كه با كودك سر و كارت فتادپس زبان كودكى بايد گشادورزش در اديان الهى, ريشه تاريخى دارد. برادران يوسف براى بردن او به پدر گفتند: او را با ما بفرست تا بگردد و بازى كند. در سيره پيامبر است كه با امام حسن و امام حسين(عليهم السلام) بازى مى كردند; آن ها را روى دوش خود سوار مى كردند و به كشتى گرفتن تشويقشان مى نمودند.5
در فقه اسلامى بحثى با عنوان (سَبق و رِمايه) مطرح شده است, كه يكى از مسائل آن, مسئله شرط بندى در مسابقات است. مى فرمايند: شرط بندى با پول در مسابقات اسب دوانى, تيراندازى و شمشيربازى جايز است. پيامبر(صل الله علیه وآله) فرمود: در هيچ مسابقه اى شرط بندى پولى جايز نيست مگر در تيراندازى, شمشيربازى, پرتاب نيزه, شتردوانى و حتى مسابقه با فيل و كليه حيوانات سم دار.
از اين نكته نبايد غفلت كرد كه ورزش فقط منحصر در ورزش هاى رايج و معمول امروزى نيست, بلكه كشاورزى, آهنگرى, درخت كاري… نيز از ورزش هايى هستند كه به عضلات بدن استحكام مى بخشند. به واقع هركار مشروعى كه به قوت جسم و قدرت روح منتهى شود, ورزش است.
با وجود اين كه ورزش كردن داراى محاسن و امتيازات فراوانى است, اما اين نكته را نبايد از ذهن دور نگه داشت كه اگر ورزش با اخلاق و اعتدال همراه نباشد, نتيجه مطلوبى را باز پس نخواهد داد. هم چنان كه دين اسلام, دين اعتدال است, به اعتدال در همه امور نيز سفارش كرده است. ورزش كاران باستانى كار ديروز و امروز همواره در خط اعتدال قرار داشته و دارند. فرهنگ حاكم بر اين ورزش, فرهنگ علوى است. نام خدا و ياد خدا, رعايت آداب ويژه باستانى و نيز رعايت اخلاق اسلامى از ويژگى هاى بارز اين رشته ورزشى است. در اين ورزش, پيش كسوتان تقدم دارند و نوآموزان و جوانان مورد احترام مى باشند. روحيه قهرمانى در تمام حركات آنان مشهود است. آنان همواره يار مظلومان و خصم ستم گران بوده اند.
داستان (پورياى ولى) نمونه اى مشهور و معروف است. وى براى كشتى گرفتن به شهرى اعزام شد. ابتدا به مسجد جامع شهر رفت و نماز اول وقت را خواند. هنگام خارج شدن از مسجد پيره زنى التماس دعا مى گويد, اما خيلى هيجان زده بود. پورياى ولى مى پرسد: مادر, خيلى نگرانى! مى گويد: بله, پسرم پهلوان اين شهر است, شنيده ام پهلوان ديگرى آمده مسابقه بگذارد; اگر در كشتى شكست بخورد من بيچاره مى شوم, زيرا از دخترى خواستگارى كرده ايم اما آنان گفته اند: به شرطى دختر مى دهيم كه پسرت در اين مسابقه پيروز شود. وانگهى تنها نان آور من است. پوريا مى گويد: مادر مطمئن باش كه پسرت پيروز مى شود. وقتى وارد گود شد پس از مدتى گلاويز شدن, تصميم مى گيرد شكست را بپذيرد و به اين طريق مادر پير را از نگرانى نجات داد. اين است منطق دين (ويؤثرون على انفسهم ولو كان بهم خصاصه).
از منظر عقل و دين, ورزش براى تقويت و سلامتى جسم ضرورت دارد. ملتى كه بدنى سالم, بانشاط و نيرومند ندارد از عقل و تفكر شايسته كمتر بهره مند است. مثلى است معروف كه مى گويد: (عقل سالم در بدن سالم است), زيرا تأثير متقابل جسم و جان, مسئله اى ثابت شده و مسلّم است. انسان هايى كه بر اثر تنبلى و عدم تحركات جسمى, بدنى نحيف و عليل دارند و يا بيش از حد فربه و چاق هستند, نمى توانند روحيه اى آرام و بانشاط داشته باشند. اين گونه افراد معمولاً عصبى مزاج, كم حوصله, بهانه گير و داراى روحيه اى ناهنجار و فكرى بيمار هستند و همين مسائل در جسم آنان نيز اثر سويى مى گذارد. حضرت على فرمود: من از حسودان تعجب مى كنم كه چگونه جسمى سالم دارند. حسد, بدبينى و نگرانى هاى روحى و روانى, بدن را ضعيف و بيمار مى كند. پيامبر(صل الله علیه وآله) مى فرمايد: خوشا به حال كسى كه سالم و زندگى اش در حد كفايت و قوى و نيرومند باشد. از همين رو در تاريخ اديان مى خوانيم: وقتى قوم بنى اسرائيل پادشاهى از خدا خواستند, طالوت با دو ويژگى معرفى مى شود: (خداوند طالوت را براى شما برگزيد و قدرت علمى و جسمى فزون ترى به او عطا فرمود).1
درباره قدرت موسى بن عمران قرآن مى فرمايد كه در نزاع دو قبيله (قِبطى و سِبطى) حضرت موسى تنها يك مشت به آن مرد زد و او درگذشت: (فوكزه موسى فقضى عليه2). معلوم مى شود حضرت موسى از قدرت جسمانى و مشت پولادين برخوردار بوده است. دختر حضرت شعيب هم به پدرش گفت: اى پدر, موسى را استخدام كن, زيرا آدمى نيرومند و امين است.3 قرآن درباره حضرت هود هم به قدرت جسمانى او اشاره مى كند: (وزادكم فى الخلق بَصْطَةً4).
اسلام به مسئله سلامت و قدرت جسم و جان اهميت خاصى مى دهد تا آن جا كه بر اين باور است كه رهبران اسلام بايد در سلامت جسم, اعتدال خلقت و قدرت علم و معنويت سرآمد ديگران باشند. رسول گرامى اسلام(صل الله علیه وآله) مى فرمايد: به سرگرمى و بازى بپردازيد, زيرا دوست ندارم كه در دين شما خشكى و خشونت ديده شود.
ائمه معصومين با اين كه تحت نظر شديد بودند ولى گاه گاهى قدرت علمى و احياناً قدرت و مهارت جسمى خود را در تيراندازى و اسب دوانى به نمايش مى گذاشتند و اعجاب و تحسين حاضران را برمى انگيختند. امام على(علیه السلام) در مسابقات كشتى, پشت تمام اقران خود را به زمين مى زد.
رسول خدا(صل الله علیه وآله) نيز گاهى در مسابقات اسب سوارى و شتر دوانى شركت مى كردند. بعضى اوقات از رسول خدا(صل الله علیه وآله) تقاضا مى شد كه در يك مسابقه, داور باشند و حضرت آن را مى پذيرفتند.
پيامبر گرامى اسلام(صل الله علیه وآله) دستور اكيد داده اند كه كودكان را رها سازيد تا هفت سال بازى كنند.
پيامبر(صل الله علیه وآله) فرمود: هركس در كنارش كودكى باشد لازم است با او كودكى كند (با او هم زبان و هم بازى شود).چون كه با كودك سر و كارت فتادپس زبان كودكى بايد گشادورزش در اديان الهى, ريشه تاريخى دارد. برادران يوسف براى بردن او به پدر گفتند: او را با ما بفرست تا بگردد و بازى كند. در سيره پيامبر است كه با امام حسن و امام حسين(عليهم السلام) بازى مى كردند; آن ها را روى دوش خود سوار مى كردند و به كشتى گرفتن تشويقشان مى نمودند.5
در فقه اسلامى بحثى با عنوان (سَبق و رِمايه) مطرح شده است, كه يكى از مسائل آن, مسئله شرط بندى در مسابقات است. مى فرمايند: شرط بندى با پول در مسابقات اسب دوانى, تيراندازى و شمشيربازى جايز است. پيامبر(صل الله علیه وآله) فرمود: در هيچ مسابقه اى شرط بندى پولى جايز نيست مگر در تيراندازى, شمشيربازى, پرتاب نيزه, شتردوانى و حتى مسابقه با فيل و كليه حيوانات سم دار.
از اين نكته نبايد غفلت كرد كه ورزش فقط منحصر در ورزش هاى رايج و معمول امروزى نيست, بلكه كشاورزى, آهنگرى, درخت كاري… نيز از ورزش هايى هستند كه به عضلات بدن استحكام مى بخشند. به واقع هركار مشروعى كه به قوت جسم و قدرت روح منتهى شود, ورزش است.
هدف از ورزش چيست؟
با وجود اين كه ورزش كردن داراى محاسن و امتيازات فراوانى است, اما اين نكته را نبايد از ذهن دور نگه داشت كه اگر ورزش با اخلاق و اعتدال همراه نباشد, نتيجه مطلوبى را باز پس نخواهد داد. هم چنان كه دين اسلام, دين اعتدال است, به اعتدال در همه امور نيز سفارش كرده است. ورزش كاران باستانى كار ديروز و امروز همواره در خط اعتدال قرار داشته و دارند. فرهنگ حاكم بر اين ورزش, فرهنگ علوى است. نام خدا و ياد خدا, رعايت آداب ويژه باستانى و نيز رعايت اخلاق اسلامى از ويژگى هاى بارز اين رشته ورزشى است. در اين ورزش, پيش كسوتان تقدم دارند و نوآموزان و جوانان مورد احترام مى باشند. روحيه قهرمانى در تمام حركات آنان مشهود است. آنان همواره يار مظلومان و خصم ستم گران بوده اند.
داستان (پورياى ولى) نمونه اى مشهور و معروف است. وى براى كشتى گرفتن به شهرى اعزام شد. ابتدا به مسجد جامع شهر رفت و نماز اول وقت را خواند. هنگام خارج شدن از مسجد پيره زنى التماس دعا مى گويد, اما خيلى هيجان زده بود. پورياى ولى مى پرسد: مادر, خيلى نگرانى! مى گويد: بله, پسرم پهلوان اين شهر است, شنيده ام پهلوان ديگرى آمده مسابقه بگذارد; اگر در كشتى شكست بخورد من بيچاره مى شوم, زيرا از دخترى خواستگارى كرده ايم اما آنان گفته اند: به شرطى دختر مى دهيم كه پسرت در اين مسابقه پيروز شود. وانگهى تنها نان آور من است. پوريا مى گويد: مادر مطمئن باش كه پسرت پيروز مى شود. وقتى وارد گود شد پس از مدتى گلاويز شدن, تصميم مى گيرد شكست را بپذيرد و به اين طريق مادر پير را از نگرانى نجات داد. اين است منطق دين (ويؤثرون على انفسهم ولو كان بهم خصاصه).
پي نوشت ها :
1ـ بقره(2) آيه 247.
2ـ قصص(28) آيه 115.
3ـ همان, آيه 26.
4ـ اعراف(7) آيه 69.
5 ـ بحارالانوار, ج103, ص189.
مقالات مرتبط
تازه های مقالات
ارسال نظر
در ارسال نظر شما خطایی رخ داده است
کاربر گرامی، ضمن تشکر از شما نظر شما با موفقیت ثبت گردید. و پس از تائید در فهرست نظرات نمایش داده می شود
نام :
ایمیل :
نظرات کاربران
{{Fullname}} {{Creationdate}}
{{Body}}